دلنوشته های یک دختر دایی برای دختر عمه اش
سلام عزیزم دلم خیلی برات تنگ شده ، شما الان نهاوندی ، پیش مامانی ، بابا محمد ، مامان بزرگ و بابابزرگ... میدونم همشون خیلی دوست دارن و مراقبتن، و از جون و دل برات مایه میذارن مامان جونت که عکساتو تو گروه تلگراممون ممیفرسته، دلم غش و ضعف میره ... اخه من تو رو خیلی دوس دارم دخترک مهربوننننننننن... امیدوارم زودی فرصت بشه بتونیم همدیگرو ببینیم ، اخه من تو رو واقعا خیلی بیشتر از یک دخترعمه دوس دارم ... روزشمار بالای وبلاگ و عکسات رو که نگاه میکنم میبینم واقعا بزرگ شدی انگار همین دیروز بود مامان جونت زنگ زد و بعد از یک ساعت حرف زدن با مامانم که زن دایی شماس گفت که شما دل مامان نسرینی، منم کلی خوشحالی کردم و دهنم تا ...
نویسنده :
مامان نسرین
15:23